Anthony Hopkins
Imdbنام کامل : Anthony Hopkins
تاریخ تولد : December 31, 1937
سن : 82 سال
جوایز : -
«آنتونی هاپکینز» بازیگر مرد برندهی جایزهی اسکار است که به خاطر ایفای نقش در فیلمهای زیادی مانند The Lion in Winter، Silence of the Lambs و The Remains of the Day شناخته شده است.
نام کامل او فیلیپ آنتونی هاپکینز میباشد. او در تاریخ 31 دسامبر 1937 (10 دی 1316) در پورت تالبوتِ ویلز متولد شد. او فرزند «موریل ییتس» (از بستگان دور شاعر معروف ایرلندی، باتلر ییتس) و «ریچارد هاپکینز» است. دوران کودکی او در ویلز و دوران تحصیلش در مدرسهی گرامر کاوبریج تقریباً معمولی بودند اما هنگامی که هاپکینز با «ریچارد برتون» ملاقات کرد مسیر زندگیاش عوض شد. برتون او را تشویق کرد و به منبع الهام و الگویی برایش تبدیل شد، به همین دلیل در سن 15 سالگی هاپکینز به کالج موسیقی و درام رویال ولش رفت.
بعد از فارغالتحصیلی در سال 1957، آنتونی هاپکینز دو سال از عمرش را در ارتش بریتانیا گذراند و بعد از آن به لندن رفت و در آکادمی هنرهای دراماتیک رویال مشغول شد. او سالها در این آکادمی آموزش دید و کار کرد. در همین دوران او توانست توجه بازیگر افسانهای، «لارنس اولیویر» را جلب کند و شاگردش شود. در سال 1965 اولیویر از هاپکینز دعوت کرد تا به تئاتر ملی رویال بپیوندد و به عنوان زیردستش به او کمک کند و آموزش ببیند. این بازیگر صاحب نام در خاطرات خود این گونه نوشته است:
“یک بازیگر جوان جدید با پتانسیلی فوقالعاده به نام آنتونی هاپکینز به عنوان شاگرد تحت تعلیم من بود و توانست با بخشی از Edgar از این جا برود. مثل گربهای که موشی را به دندان گرفته باشد”
هنگامی که اولیویر در جریان ساخت اثری به نام Dance of Death دچار آماس آپاندیس شد، هاپکینز جوان به صحنه آمد و توانست با بازی فوقالعادهی خود همه را شگفت زده کند. او به عنوان جانشین اولیویر بر روی تخت پادشاهی بازیگری در بریتانیا شناخته شده بود، او آن قدر در تئاتر فعالیت کرده بود که دیگر میتوانست با اعتماد به نفس وارد عرصهی فیلم شود. از همان ابتدا هم هاپکینز با همین انگیزه وارد تئاتر شده بود. او ایفای نقش در فیلم را از سال 1967 با یکی از آثار شبکهی بی بی سی به نام A Flea in Her Ear در تلویزیون شروع کرد. اندکی بعد از این فیلم، از او دعوت شد تا در فیلم The Lion in Winter (محصول سال 1968) در نقش «ریچارد آی» ظاهر شود. او در این فیلم با ستارگانی چون «پیتر او تول» و «کترین هپبرن» هم بازی شد.
تا دههی 70 میلادی هاپکینز توانست به کار خود در تئاتر و فیلمهای سینمایی ادامه دهند و در هر دوی این حوزهها، توجه منتقدان را به سمت خود جلب کند. او در یکی از تئاترهای برادوی به نام Shaffer’s Equus در سال 1974 به ایفای نقش پرداخت. او توانست بیش از پیش استعدادهایش را در سینما و تلویزیون به نمایش بگذارد و توجهات بیشتری را به خود جلب کند. او از شیوههای خاصی برای آمادگی پیدا کردن برای ایفای یک نقش استفاده میکرد و این شیوهها همیشه منتقدان و بازیگران جوان را شگفت زده میکردند. او برای به خاطر سپردن دیالوگهای خود زیاده روی میکند و گاهی اوقات آنها را بیش از 200 بار تکرار میکند.
محصول نهایی بازیهای او معمولاً آن قدر طبیعی و ماهرانه است که کاملاً مشخص است مدت زمان و تلاش زیادی برای آنها صرف شده است. او در بازی خود شیوهی خاصی دارد و بیشتر طرفدار برداشتهای کوتاه و فوری در فیلمها میباشد. هاپکینز معمولاً با کارگردانانی که بیش از حد از فیلم نامه منحرف میشوند و یا برای ضبط یک سکانس برداشتهای زیادی انجام میدهند، به بحث و جدل میپردازد. او قبلاً یک بار گفته بود که هنگامی که یک دیالوگ را یک بار میگوید، کارش با آن دیالوگ تمام شده است و آن را تا ابد فراموش میکند.
آنتونی قبل از ورود به عرصهی سینما بر روی صحنهی تئاتر فعالیت داشت. او در دههی 60 میلادی به خاطر همکاری در پروژههایی چون The Dawning to The Remains of the Day و Amistad شهرتی برای خود دست و پا کرده بود. او همچنین نامزد دریافت چندین جایزهی اسکار شده است و به خاطر ایفای نقش دکتر لکتر در فیلم The Silence of the Lambs یک جایزهی اسکار هم دریافت کرده است. از جمله سایر آثار معروف او میتوان از Titus، The Mask of Zorro، Thor و همچنین سریال تلویزیونی معروف شبکهی اچ بی او، Westworld، نام برد.
هاپکینز در سال 2003 با همسر سوم خود، «استلا آرویاو» ازدواج کرد. او فروشندهی عتیقه جات و اهل کلمبیا میباشد. همسر قبلی او «جنیفر لینتون» نام داشت. آنها در سال 1973 با هم ازدواج کردند و در سال 2002 از هم جدا شدند. هاپکینز قبل از جنیفر هم در سال 1967 با «پترونلا بارکر» ازدواج کرده بود. حاصل این ازدواج دختری به نام «ابیگیل هاپکینز» بود که در سال 1968 متولد شد. هاپکینز و بارکر در سال 1972 از یکدیگر جدا شدند.
زندگی کاری هاپکینز در دهههای 70 و 80 میلادی قوت گرفت. او به خاطر بازی در نقش «برونو ریچارد هامپتمن» برای فیلم The Lindbergh Kidnapping Case (محصول 1976) موفق به دریافت جایزهی امی گردید. هاپکینز تا اواسط دههی 80 هم به کار فوقالعادهی خود ادامه داد و توانست با کارهای خود در سینما و تلویزیون منتقدان فیلم را شگفت زده کند. او در این دوران توانست برندهی چندین جایزهی امی و یک جایزهی بفتا شود.
در سال 1989 هاپکینز تصمیم گرفت دوباره به تئاتر برگردد. او تهیه کنندگی درام موزیکال M. Butterfly را در این سال بر عهده گفت. اما در سال 1991 هاپکینز موفق به دریافت نقشی شد که هنوز هم طرفداران فیلم با شنیدن نام او، این نقش در ذهنشان تداعی میشود. او با ایفای این نقش توانست به یک سوپراستار به تمام معنا تبدیل شود. بازی 17 دقیقهای او در نقش یک روان شناس روانی به نام «هانیبال لکتر» در فیلم ترسناک سکوت برهها، طرفداران و منتقدان را وحشت زده و حیرت زده کرد. زمانی که هاپکینز این نقش را دریافت کرده بود، تصمیم داشت بازی در سینما را کنار بگذارد و به لندن برود و بر روی صحنهی تئاتر فعالیت کند. اما این نقش موفقیتی برای او به همراه داشت که نه تنها او را از این تصمیم منصرف کرد، بلکه یک جایزهی اسکار هم برایش به همراه داشت. هانیبال لکتر توانست در آن زمان به بهترین شخصیت شرور کل سینما تبدیل شود و همین امر باعث شد هاپکینز به عنوان یکی از معروفترین چهرهها در بین بازیگران در دیدگاه عمومی شناخته شود و جایگاهی ویژه پیدا کند.
از آن زمان به بعد، هاپکینز چند بار دیگر نیز نقش دکتر لکتر را در دنبالههای این فیلم ایفا کرد. بعد از بازی در اولین بلاک باستر هالیوودی واقعی، هاپکینز تصمیم گرفت که به بازی در فیلمهای دیگری ادامه دهد. این تصمیم هاپکینز بسیار هوشمندانه بود و او توانست برای فیلمهای دیگری مانند The Remains of the Day (محصول سال 1993)، Nixon (محصول 1993) و Amistad (محصول سال 1997) نامزد دریافت جایزهی اسکار شود.
در سال 1993 امپراتوری بریتانیا به هاپکینز مقام سلحشوری اعطا کرد. در ماه آوریل 2000 او توانست تابعیت ایالات متحده را دریافت کند و به عنوان شهروند رسمی این کشور شناخته شود. در سال 2006 او جایزهی گلدن گلوب Cecil B. DeMille را برای دستاوردهای زندگی کاریاش دریافت کرد.
در سالهای اخیر این بازیگر معروف به کار در فیلمهایی چون Proof (محصول سال 2005)، Beowulf (محصول سال 2007) و Thor( محصول سال 2011) مشغول بوده است. او همچنین در یکی از آثار اخیر خود در نقش کارگران صاحب نام سبک وحشت، آلفرد هیچکاک، ظاهر شده است. این فیلم Hitchcock (محصول 2012) نام داشت و در سبک بیوگرافی ساخته شده بود. هاپکینز توانست در این نقش غوغایی به پا کند و بار دیگر ثابت کند که یک ستاره است. در این فیلم بازیگران دیگری مانند «هلن میرن» در نقش همسر هیچکاک یعنی «آلما رویل» حضور داشتند. این فیلم به بررسی پشت صحنهی یکی از آثار کلاسیک ترسناک هیچکاک یعنی فیلم Psycho میپردازد.
او به بازی در نقشهای سینمایی ادامه داد. هاپکینز در نقش شخصیتی به نام «متوشالح» در فیلم Noah (محصول سال 2014) ظاهر شد و همچنین در فیلم Transformers: The Last Knight (محصول سال 2017) در نقش «آقای ادموند برتون» بازی کرد.
او در حوزهی تلویزیون نیز در نقشهای جالبی ظاهر شده است. معروفترین نقش او در تلویزیون متعلق به سریال علمی-تخیلی هیجان انگیز شبکهی HBO یعنی سریال Westworld است که هاپکینز در آن نقش یک نابغهی هوش مصنوعی به نام «رابرت فورد» را بر عهده دارد. اولین فصل این سریال در سال 2016 پخش شد و توانست سریعاً به یکی از پر بینندهترین برنامههای شبکهی HBO تبدیل شود. این سریال همچنین چندین جایزهی امی دریافت کرده است.
صرف نظر از زندگی کاری بسیار موفقیت آمیز او، هاپکینز برای مدت زیادی با اعتیاد به الکل دست و پنجه نرم کرده است. او قبلاً گفته بود:
“من به مدت دو دهه، زندگی بسیار نابود کنندهای داشتم که به خودم ضرر زیادی وارد کرد. تنها زمانی که توانستم شیاطین زندگیام را پشت سر بگذارم، موفق شدم به طور کامل از بازیگری لذت ببرم”
در سال 1975 هاپکینز به جلسات “الکلیهای ناشناس” رفت و سعی کرد که از دست اعتیادش رهایی پیدا کند.